توضیحات
فرض کن تو جاده خلوت ساعت 11 شب در حال پفک خوردن با خانواده داری میری خونه پدر زنت و کلاغ پر نمیزنه تو مسیر .
نه رفتی نه آمدی !!
یکه و تنها تک ماشینه وسط بیابون یهویی دو تا میخ اندازه گردن غاز میره تو لاستیکات ، پیاده میشی لاستیک عوض کنی میبینی
ای دل غافل نه زاپاس همرات داری نه اچارچرخ . باجناق خوش تیپت 1 ماه پیش 4 تا اچار و زاپاستو قرض گرفته بوده هنوز بت پس
نداده . به فرض محال هم زاپاس همرات باشه وسط بیابون یه لاستیکو عوض کنی اون یکی رو میخوای چی کار کنی ؟ ها ؟
زنگ بزنم یدک کش بیاد 1 تومن پول میگیره ، زنگ بزنم دوست فامیل زشته ! چی بگم ساعت 11 شب ! مننتشونم ک ادمو میکشه میخوان ی کار کنن !
یهویی یادت میفته بعله ، به اندازه پول همون پفکی که داشتی میخوردی یه کیت پنچری از اس بی کار خریده بودی گذاشته بودی تو داشبردت بره روز نبات داغ .
تو سه سوت اول با ابزار اولی جای میخه رو باز میکنی تا مسیر تمیز شه ، بعدش یه نوار مخصوص رو میزاری تو اون یکی ابزارو فرو میکنی تو لاستیکت و جوری میکشی بیرون که قبلشو گم کنه . اضافیشم با یه چیزی میبری میدی گربه بخوره .بعدشم با یه تلمبه یا پمپ باد یکم لاستیک رو پر باد میکنی و یاعلی حرکت به سمت در اوردن چشای باجناق .
بعدشم تو فامیل به عنوان زورو معروف میشی . ( مردی که در سیم ثانیه خانواده خود را بدون ابزار در بیابان نجات داد )
دیدگاه کاربران
افزودن نظر جدید